سین هشتم
در سینما کارش را با ملودرامسازی شروع کرد، با فیلم اجتماعی به اوج حرفهای کارش رسید و از دل همین آخری سعی کرد کمی حس و حال سینمای ضدقصه را تجربه کند. او متولد 1333 اصفهان، دارای مدرک تحصیلی دیپلم ادبی، هر چه آموخته نه از آموزشگاه و دانشکده، که در کوران حوادث انقلاب بود؛ عکسهای منحصر بهفرد او از جریان پیروزی انقلاب ایران، هنوز هم دیدنی است. آبدیده شدن در کوران انقلاب دو راه پیش پای صدرعاملی گذاشت؛ همچنان خبرنگار و دبیر سرویس حوادث روزنامه اطلاعات بماند یا بهگونهای دیگر وقایع جامعهاش را ثبت و ضبط کند. او خیلی زود تصمیماش را گرفت؛ دوربین عکاسیاش را با دوربین فیلمبرداری 35 میلیمتری عوض کرد و مستقیماً به دل سینمایی رفت که در حول و حوش سالهای 1360ـ1359 به دلیل مشخص نبودن سیاستهای فیلمسازی روزگار خوشی نداشت. اکنون راهی که پیشرو داشت ساختن فیلمهای «پروپاگاندا» واری همچون اولین فیلمش رهایی درباره جنگ تازه آغاز شده ایران و عراق بود یا سرگرم کردن مردم بواسطه ملودرامهای قصهگوی خوش آبورنگ در روزگاری که منافع ملی، ارزشی، اسلامی و... حرف اول را در همه امور فرهنگی میزد و کسی حتی به ذهنش خطور نمیکرد وظیفه دیگر سینما میتواند سرگرم کردن مردم عادی باشد صدرعاملی تابوشکن این عرصه شد؛ به یاران قدیمی پشت کرد و در کسوت یک ملودرامساز جذب بدنه سینما شد و البته از سوی مسئولان وقت سینمایی هم تشویق شد و با فیلم گلهای داوودی اکثر جوایز جشنواره تازه پاگرفته فیلم فجر را هم گرفت. متولیان وقت سینما میدانستند برای راهاندازی یک سینمای جدی ابتدا میباید فضای ملتهب و سیاستزده این عرصه را آرام کنند، این وظیفه به دوش یکی از نیروهای انقلابی افتاد و سینمای بدنه با فیلم پرفروش گلهای داوودی جانی تازه گرفت. صدرعاملی اما کمکم در همین سینمای بدنه فراموش شد و ملودرامهای او در سالهای بعد رنگ و بوی سابق را نداشت. پس دورهای در سکوت به تهیهکنندگی پرداخت تا بعد از یک دوره رکود، با یک فیلم اجتماعی، باز هم تابوشکن، درباره دختران فراری بهنام دختری با کفشهای کتانی به عرصه سینما بازگردد. این بار سینما احتیاج به خطشکنی داشت تا در حیطه سینمای بدنه از خط قرمزهایی عبور کند که یک دهه پیش کسی حتی فکر عبور از آن به مغزش خطور نمیکرد. بعد از مدتی این حیطه هم او راضی نکرد، پس ساختن فیلمهایی با حالوهوای ضدقصه را در پیش گرفت. دو فیلم آخر او تجربههایی در این زمینهاند. تجربه حوادث انقلاب و ثبت آنها بر روی نگاتیو دوربین عکاسی چنان نیرو و تحرکی به صدرعاملی داد که انگار تمامی نداشت. این بیتابی او در آزمودن سبکهای تازه، جاندار و زنده داستانگویی شاید از همین تجارب ناشی میشود. فیلمشناسی: 1359: خونبارش (امیر قویدل) ـ فقط تهیهکننده 1361: رهایی ـ بهعلاوه فیلمنامهنویس 1363: گلهای داوودی ـ کارگردان 1365: دبیرستان (اکبر صادقی) ـ مدیر تولید 1366: پاییزان ـ کارگردان 1366: صعود (فریدن جیرانی) ـ فقط تهیهکننده 1370: قربانی ـ کارگردان 1372: سمفونی تهران ـ کارگردان 1372: در کمال خونسردی (سیامک شایقی) ـ فقط تهیهکننده 1372: روزهای خوب زندگی (مهدی صباغزاده) ـ فقط تهیهکننده 1372: میخواهم زنده بمانم (ایرج قادری) ـ فیلمنامهنویس 1377: دختری با کفشهای کتانی ـ کارگردان شبیخون (جمشید آهنگرانی) ـ فقط تهیهکننده 1379: من ترانه 15 سال دارم ـ کارگردان 1381: عطش (حسین فرحبخش) ـ مشاور کارگردان 1382: برگ برنده (سیروس الوند) ـ فقط تهیهکننده 1383: دیشب باباتو دیدم آیدا (کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده) 1384: عروسک فرنگی ـ فقط تهیهکننده 1386: شب ـ کارگردان
Design By : Pars Skin |